صبح بخیر...

متن مرتبط با «دلنوشتهمکالمه» در سایت صبح بخیر... نوشته شده است

دلنوشته(مکالمه من و نازنین_کربلا)....

  • من : نازنین میترسم برم کربلا نازنین : وا چراااا ؟؟؟ من : هر سال وقتی بابام میگه بریم کربلا یه بهونه میارم که نرم  نازنین : از چی میترسی ؟ از داعش ؟؟  من : نه بابا داعش چی چیه اخه  نازنین : پس چی ؟  نازنین : ماهور روانی من ارزومه برم کربلا چرا نمیری اونم وقتی بابات بهت میگه ؟ من : نازنین میترسم برم کربلا برم بین الحرمین سمت راستم امام حسین باشه سمت چپم حضرت ابوالفضل سمت راستم اربابم باشه سمت چپم عل,دلنوشتهمکالمه,نازنینکربلا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها